قدس آنلاین: هرچند برتری دادن یک فصل بر فصل دیگر کمی بیانصافی است، با این همه بهار از آن فصلهای دلچسب است که جان میدهد برای بیرون زدن از چاردیواریها. برای من و شاید خیلیهای دیگر که زمستان را هم با دوچرخههایمان رکاب زده بودیم، بهار فرصتی است که بدون تجهیزات زمستانی از خانه بیرون بزنیم و از زیباییهای طبیعت لذت ببریم. امسال اما با وجود کرونا بهار و دوچرخه مفهوم دیگری برایم پیدا کرده است. از طرفی دوچرخه و رکاب زدن برایم بیش از پیش جدی شده و از طرفی آدمهای بیشتری را میبینم که سراغ دوچرخه میروند و این یکی از لذتهای امسال من در بهار است. وقتی دوستی زنگ میزند و میگوید فروشگاهی به او معرفی کنم که بتواند دوچرخه بخرد، یا وقتی دوستی دیگر برایم مینویسد: «یک ماه دیگه قراره سفری تا نیشابور بریم اگه فرصت همراهی دارین خوشحال میشیم با هم رکاب بزنیم» و یا وقتی دوستی دوباره پس از سالها قرار است دوچرخهاش را راه بیندازد، حس بسیار خوبی به من دست میدهد. احساس میکنم جمعیت دوچرخهسوارها دارد زیادتر میشود. هر چند حرکت این زیاد شدن کند است اما برای من و دوستانی که دوست دارند دوچرخهسواران بیشتری در شهر ببینند غنیمت است.
یکی دو شب پیش بود که با دوچرخهام تا سوپری نزدیک خانه رفتم. مرد مهربان فروشنده که دم در ایستاده بود و پسرش داخل مغازه، مثل همیشه با لبخندی تحویلم گرفت و وقتی وارد مغازه شدم تا پسرش سفارشم را آماده کند، مرد مهربان صدایم کرد و از دوچرخهام پرسید، از قیمتش و اینکه الان دوچرخه آلمان بهتر است یا انگلیس یا آمریکا و بعد این سؤال بهانهای شد تا او هم از روزگار جوانیاش بگوید و در این بین جوانی وارد بحث ما شد. فروشنده مهربان از این گفت که من دوچرخهسوارم و کمی در این باره حرف زدیم. احساس کردم همین صحبتها هم میتواند گاهی انگیزهای برای شنونده باشد تا سراغ دوچرخه برود.
دیشب که ساعت 21 از خانه بیرون زدم تا به دیدن دوستی بروم، بعد از دیدار دوستم فرصتی شد تا مسیر دوچرخه باغ ملکآباد را رکاب بزنم. آدمهای زیادی با دوچرخههایشان در حال تردد بودند و این تردد با دوچرخه آن هم از حاشیه باغ خاطرهانگیز ملکآباد شده بود بخشی از زیبایی شبهای اردیبهشت و ماه مبارک رمضان. بین آنهایی که رکاب زدن شبانه را برگزیده بودند، هم نوجوان بود هم آدم مسن و من حالم خوب بود چون هم دوباره رکاب میزدم و هم از کنار آدمهایی عبور میکردم که دوچرخه را برای تردد برگزیده بودند.
نظر شما